نتایج جستجو برای عبارت :

۵ نصیحت لقمان به پسرش

لقمان حکیم گفت:
من سیصد سال با داروهای مختلف، مردم را مداوا کردم؛ 
و در این مدت طولانی به این نتیجه رسیدم؛
که هیچ دارویی بهتر از "محبت" نیست!
کسی از او پرسید: و اگر این دارو هم اثر نکرد چی؟
لقمان حکیم لبخندی زد و گفت؛
ادامه مطلب
۵ نصیحت لقمان به پسرش
۵ نصیحت لقمان به پسرش ۵ نصیحت لقمان به پسرش امام صادق علیه السلام ـ در بیان سفارش لقمان علیه السلام به پسرش:‌ ای پسرم! اگر محتاج پادشاه شدی، زیاد پافشاری نکن و نیازت را جز در جای مناسبِ درخواست، از او نخواه، و آن، زمانِ خشنودی و نشاط اوست …
۵ نصیحت لقمان به پسرش
۵ نصیحت لقمان به پسرش
امام صادق علیه السلام ـ در بیان سفارش لقمان علیه السلام به پسرش:‌ ای پسرم!
اگر محتاج پادشاه شدی، زیاد پافشاری نکن و نیازت را جز در جای مناسب
روزی فردی را در میدان بزرگ شهر شلاق میزدند که لقمان امد و از مامور حاکم پرسید که چرا این مرد بیچاره را شلاق میزنید؟
گفت: شراب خورده است.
لقمان:خوب که چه؟
مامور::حرام است.
لقمان:چرا حرام است؟
مامور:چون برای سلامتی مضر است.
لقمان:خدا را شکر که شلاق برای سلامتی ضرر ندارد.

تمام
لقمان حکیم گفت: من سالیان دراز است که با داروهای مختلف مردم را مداوا کردم؛ و نتیجه گرفته ام؛که هیچ دارویی بهتر از “محبت” نیست !کسی از او پرسید: و اگر این دارو هم اثر نکرد چی؟ لقمان لبخندی زد و گفت؛ “جواب سلام را با سلام بده،- جواب تشکر را با تواضع ، جواب کینه را با گذشت


ادامه مطلب
لقمان کنار چشمه‌ای نشسته بود. مردی که از آنجا می‌گذشت از وی پرسید: «چند ساعت دیگر تا به ده بعدی راه است؟!»
لقمان گفت: «راه برو.»
آن مرد پنداشت لقمان نشنیده دوباره رو کرد: «مگر نشنیدی؟ پرسیدم چند ساعت دیگر تا ده بعدی راه است؟»
گفت: «راه برو.»
گمان کرد که لقمان دیوانه است و رفتن را پیشه کرد. چند قدمی بیشتر نرفته بود که لقمان بانگ برآورد: «ای مرد! یک ساعت دیگر بدان ده خواهی رسید.»
مرد گفت: «چرا از اول جوابم نگفتی؟»
گفت: «چون راه رفتن تو را ندیده ب
لقمان کنار چشمه‌ای نشسته بود. مردی که از آنجا می‌گذشت از وی پرسید: «چند ساعت دیگر تا به ده بعدی راه است؟!»
لقمان گفت: «راه برو.»
آن مرد پنداشت لقمان نشنیده دوباره رو کرد: «مگر نشنیدی؟ پرسیدم چند ساعت دیگر تا ده بعدی راه است؟»
گفت: «راه برو.»
گمان کرد که لقمان دیوانه است و رفتن را پیشه کرد. چند قدمی بیشتر نرفته بود که لقمان بانگ برآورد: «ای مرد! یک ساعت دیگر بدان ده خواهی رسید.»
مرد گفت: «چرا از اول جوابم نگفتی؟»
گفت: «چون راه رفتن تو را ندیده ب
قال رسول الله (صلی الله علیه وآله وسلم ):نورالحکمه الجوع ،والتباعدمن الله العزیزالشبع ،والقربه الی الله حب المساکین والدنومنهم،لاتشبعوافیطفی نورالمعرفه من قلوبکم ،ومن بات فی خفه من الطعام بات وحور العین حوله ،لاتمیتوا القلوب بکثره الطعام والشراب ،فان القلوب کالزرع اذاکثرالما ء فسدالزرع .
غررالحکم ج 2 به نقل ازکتاب معارج الیقین
 پیامبرخدا(صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند: گرسنگی نورحکمت است و سیری دوری ازخداوند قادر متعال است تقرب به
                                   لا اله الا الله سبحان الصمد الاحد
بسم الله الرحمن الرحیم
جهت رفع درد گوش آیه های زیر را همراه خود داشته باشد:
واذا قری القران فاستمعوا له و انصتوا لعلکم ترحمون -کان لم یسمعها کان فی اذنیه وقرا فبشره بعذاب
الیم (204 اعزاف - 7 لقمان)
جهت رفع خارش گوش و جسم خارجی : آیه را برگوش بخواند و بدمد
یس والقران الحکیم  - کان لم یسمعها کان فی اذنیه و قرا فبشره بعذاب الیم ( 1 یس- 7 لقمان)
برا ی رفع سنگینی گوش: از لو انزلنا هذاال
سه پند
لقمان به پسرش 
روزی لقمان
به پسرش گفت امروز 
به تو 3 پند می دهم که کامروا شوی. 
اول اینکه
سعی کن در زندگی
 بهترین غذای جهان را بخوری! 
دوم اینکه
 در بهترین بستر و رختخواب جهان بخوابی
و سوم اینکه 
در بهترین کاخها و
 خانه های جهان زندگی کنی
پسر لقمان
گفت ای پدر ما یک خانواده بسیار فقیر هستیم چطور من می توانم این کارها را انجام
دهم؟
لقمان جواب
داد: 
اگر کمی دیرتر
و کمتر غذا بخوری 
هر غذایی که میخوری
 طعم بهترین غذای جهان را می دهد . 
اگر بیشت
{امام مهدی(عج) در قرآن - شماره 40}
 
آیا می دانید حکمتِ لقمان از چه بود؟
 
ولَقَدْ آتَیْنَا لُقْمَانَ الْحِکْمَةَ أَنِ اشْکُرْ لِلَّهِ... [لقمان/۱۲]
امام صادق(ع) در تفسیرش فرمودند: اینکه خداوند فرموده «به لقمان حکمت آموختیم...» یعنی به او شناخت و معرفت امام زمانش را عطا نمودیم. (کلیدواژه آیات مهدوی، ص۳۲۴)
انواع آیات مهدوی :
۱-تفسیری: آیاتی که ظاهر و تفسیرش درباره مهدویت است.
۲-تأویلی: آیاتی که درون و باطنش، درباره مهدویت است.
۳-تطبیقی: آیاتی که مصادی
مرگ مادربزرگم 
قضایای نورچشمی ترین پسرش و همسر و فرزندانش 
نام نیکی که از مادربزرگ موند و در مقابل باز هم پسرش و فرزندانش و اینکه آیا این قضایا به اون ربط داشت یا همزمان شد؟ 
و بعدش اون و عمه هر دو مریض شدن 
و عمه سال پیش و مادربزرگ امسال مردن
و هنوز قضایای زندگی عمو وجود داره 
 
و من با خودم میگم 
فقط خدا به درون انسان ها آگاهه
مرگ مادربزرگم 
قضایای نورچشمی ترین پسرش و همسر و فرزندانش 
نام نیکی که از مادربزرگ موند و در مقابل باز هم پسرش و فرزندانش و اینکه آیا این قضایا به اون ربط داشت یا همزمان شد؟ 
و بعدش اون و عمه هر دو مریض شدن 
و عمه سال پیش و مادربزرگ امسال مردن
و هنوز قضایای زندگی عمو وجود داره 
 
و من با خودم میگم 
فقط خدا به درون انسان ها آگاهه
یک آیه از سوره لقمان با صدای استاد منشاوی که مربوط به انتهای یک اجرای استدیویی سوریه است. تلاوتی که قسمتهاییش شبیه محافل الاقصی هست.
مَّا خَلْقُکُمْ وَلَا بَعْثُکُمْ إِلَّا کَنَفْسٍ وَاحِدَةٍ ۗ إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ بَصِیرٌ (28)خلقت و بعثت همه شما (خلایق بی‌شمار در آسانی بر خدا) جز مثل یک تن واحد نیست، که همانا خدا شنوا و بیناست.
بشنوید
امام صادق ع از پدرانش از رسولخدا ص حدیث کند که فرمود  سه دسته اند که هم نشینی با انها دل را بمیراندک
وهم نشی با اراذل و فرومایگان گفت و شنود با زنها و نشتن و نشتن با توانگران حدیث 9 از لقمان حدیث شد که به پسرش گفت ای پسر جانم زیاد با مردم نزدیک مشوکه مو جب. دوربت از دلها انها شوی  یعنی چون زیاد رفت و امد با مردم کردی موجب ملال و خستگی انها شود ودر نتیجه مورد بی مهری انان واقع شوی یکسره از انان دوری مکن که  اعننایت نکنند  و خوار و بی مقدار شوی هر ج
دانلود آهنگ جدید لقمان حسین زاده لاکو جان
دانلود آهنگ لقمان حسین زاده به نام لاکو جان کیفیت ۱۲۸ و ۳۲۰ ، با لینک مستقیم ، همراه با پخش آنلاین و متن آهنگ
دانلود آهنگ فوق العاده لاکو جان با صدای لقمان حسین زاده از جوان ریمیکس
Download New Music Loghman Hosseinzadeh – Lako Jan

موزیک جدید لقمان حسین زاده منتشر شد.
جدیدترین ساخته لقمان حسین زاده، لاکو جان نام دارد که در تاریخ ۱۳ اردیبهشت منتشر شد.
امیدوارم این موزیک نظر کاربران را جلب کند.
متن آهنگ لاکو جان از لقمان حس
امروز یک جلسه‌ی فوق‌العاده مهم داشتم برای نزدیک شدن به تحقق شغل رویاییم، که اینجا در شماره‌ی دوم گفته بودم.
ولی نشد برم!
و ما تدری نفس ماذا تکسب غداً.
و هیچکس نمیداند که فردا چه به دست می‌آورد...(۳۴ لقمان)
+چقدر من با این آیه گرانقدر خاطره دارم...:)
پیرمردی تنها در یکی از روستاهای آمریکا زندگی می کرد . او می خواست مزرعه سیب زمینی اش را شخم بزند اما این کار خیلی سختی بود.
تنها پسرش بود که می توانست به او کمک کند که او هم در زندان بود .
پیرمرد نامه ای برای پسرش نوشت و وضعیت را برای او توضیح داد :
“پسرعزیزم من حال خوشی ندارم چون امسال نخواهم توانست سیب زمینی بکارم . من نمی خواهم این مزرعه را از دست بدهم، چون مادرت همیشه زمان کاشت محصول را دوست داشت.
من برای کار مزرعه خیلی پیر شده ام. اگر تو اینجا
اوندفعه ای که به قصد بیمارستان لقمان اشتباهی سوار سرویس بیمارستان امام حسین شدمتو راه یه جایی و دیدم سر درش نوشته بود بنیاد فرهنگی هنری رسانه ایه بیان....دقیقا مطمئنم نیستم سردرش عین همین عبارت بود یا نه ولی مطمئنم رسانه ای و بیان توش بود؛) و بعدش لبخند زدم؛)
سریال کره ای ایسان Yi San 2007
عنوان ها: ایسان | لی سان | بادی از قصر | Yi San | Lee San | Wind of the Palaceژانر: #تاریخی | #درامشبکه پخش: MBCتعداد قسمت: ۷۷تاریخ پخش: ۲۰۰۷بازیگران: Lee Seo jin – Han Ji min
خلاصه داستان: آغاز سریال مراسم جشنی را نشان می‌دهد که گویا یکی از جشن‌های مهم دربار با حضور شاه، ملکه و دیگر درباریان است که ناگهان سربازان نمایش‌دهندهٔ تیراندازی، به سوی شاه و ملکه شلیک می‌کنند و با وجود روی دادن آشوب شاه موفق به گریز می‌شود؛ ولی در حال گریز، پسرش را در بر
امام باقر ع فرمود حکایت شخص حریص بدنیا حکایت کرم ابریشم است که هر چه بیشتر برخود تند امدنش دور تر شود تا انکه از غصه بمیرد امام صادق ع در انچه لقمان پسرش را موعضه گرد این بود که پسرجان مردم پیش از تو برای فرزندان خود اموالی گرد اوردند ولی نه ان اموال گردامده باقی ماندونه اولادی که برای انهاگرداورند و همانا و بنده مزدوری باشی که بکاری دستورت داده اند  واجرتی برایش وعده داده اند پس کارت را تمام کن واجرتت را تمام بگیر  در این دنبامنند گوسفندی م
 
 
* پیرمردی تنها در یکی از روستاهای آمریکا زندگی می کرد . او می خواست مزرعه سیب زمینی اش را شخم بزند اما این کار خیلی سختی بود. تنها پسرش بود که می توانست به او کمک کند که او هم در زندان بود .
 
پیرمرد نامه ای برای پسرش نوشت و وضعیت را برای او توضیح داد :
 
"پسرعزیزم من حال خوشی ندارم چون امسال نخواهم توانست سیب زمینی بکارم . من نمی خواهم این مزرعه را از دست بدهم،  چون مادرت همیشه زمان کاشت محصول را دوست داشت.   من برای کار مزرعه خیلی پیر شده ام. اگ
 
 
* پیرمردی تنها در یکی از روستاهای آمریکا زندگی می کرد . او می خواست مزرعه سیب زمینی اش را شخم بزند اما این کار خیلی سختی بود. تنها پسرش بود که می توانست به او کمک کند که او هم در زندان بود .
 
پیرمرد نامه ای برای پسرش نوشت و وضعیت را برای او توضیح داد :
 
"پسرعزیزم من حال خوشی ندارم چون امسال نخواهم توانست سیب زمینی بکارم . من نمی خواهم این مزرعه را از دست بدهم،  چون مادرت همیشه زمان کاشت محصول را دوست داشت.   من برای کار مزرعه خیلی پیر شده ام. اگ
سال گذشته، پیرزن غرغرویی بودم که پسرش به بهانه ی ازدواج ترکش کرده بود و هربار که به پسرش زنگ میزد میگفت :"به اون دختره بگو کم پول خرج کنه!" و گوشی را میگذاشت. یک عالم بافتنی های نصفه داشت و توی دفترچه تلفنش، دستور مربا و کیک برای روزهای خوشی، خاک میخورد.
حالا اما، پیرمردی هستم که به تازگی خودش را بازخرید کرده. کاسکوی کوچکی را در ایوان نگه میدارد و خبرها و تلویزیون را به دنبال راهکاری برای بهبود حافظه دنبال میکند. گاهی کاپشن ورزشی کرم رنگی میپوش
امام صادق ع فرمود لقمان به پسرشگفت  پسر جان اگر خیال کنیسخن از نقره است خاموشی از طلا است رسول خدا ص فرمود سه چیز است که هر که نداشته باشدهیچ کارش تمام نیست  پرهیز گاری که اورا از نافرمانی خدا باز داردوخلقی که بسبب ان لا مردم بسازد وبردباری که نادانی نادان را رد کند  2 امام صادق میفرمود جرییل ع نزد پیغمبر ص امد  وعرضکردای محمد پروردگارت سلام میرساند و میگوید با مخلوقم مدارا کن
یعنی این چند روز بعد اون ماجرای رمز دار تازه فهمیدم ، روابط چقدر زیاده و من چقدر ساااده ام :/ 
فکر میکردم طرف متاهله چون حلقه دستش بود ! الان فهمیدم دوست پسرشه ! بعد اینها به درک ! نشسته راحت از روابطشون میگه ! 
به اون یکی که دوست پسرش همکلاسیمونه ، میگم اون فلش من رو از دوست پسرت بگیر فردا بیار برام لطفا !برگشته میگه امشب نوبت خونه ی منه ، بیاد میگم بیاره میگیرم ازش :/ 
من :/ نوبت خونه ی اون :/ 
اون یکی ۱ ساله با دوست پسرش به هم زده ، نشسته از مشکلاتش
بسم الله مهربون :)
 
1. امتحان سخت بود، خیلی هم سخت بود! طوری که بعدش منی که هیچ وقت چک نمیکنم وسط حیاط نشسته بودم و تند تند داشتم میشماردم ببینم تعداد درست هام به اندازه ی نصف سوال ها هست که پاس شم یا نه، که تهش هم نشد البته!
میم خیلی ناراحت بود، دوست پسرش طفلکی اومد بغلش کرد که یهو با عصبانیت داد زد ولم کن، بغل تو مگه برای من نمره میشه؟! از اون لحظه هر موقع قیافه دوست پسرش یادم میاد هم خندم میگیره هم دلم میسوزه، بنده ی خدا بدجوری جا خورد!  به نظ
طرف، پارسال زد پشت ماشین بابای من. هزینه صاف کاری‌اش شد 107 تومان. پدر ما یک اشتباهی کرد کارتش را نگرفت و زنگ نزد افسر بیاید. شماره‌اش را گرفت. خودش پاسدار است و پسرش هم طلبه. از آن روز تا آلان بالای ده بار من و پدرم به خودش و پسرش گفته‌ایم که بیا خسارتی که زده‌ای را بده. اما انگار نه انگار. پسرش هم درسش خوب است ولی...
هر دفعه زنگ می‌زنیم می‌گوید فعلا ندارم. تعریف از خود نیست، صرفا تفاوت را می‌خواهم بگویم. حدودا 3 ماه پیش اشتباهی عقب عقب با موتور
پدری قبل از مرگ به پسرش گفت :این ساعت مچی را از پدرم به ارث بردم و این قدمتی 200 ساله دارد من آنرا بتو میدهم ولی قبل از آنکه آنرا به تو هدیه بدهم به ساعت فروشی برو و بگو میخواهم آنرا بفروشم و ببین چقدر خریدار است....؟!!!
پسر به ساعت فروشی رفت و بازگشت و به پدر گفت : این ساعت را به 5 دلار میخرید زیرا میگفت قدیمی و بدرد نخور است.پدر گفت :به کافی شاپ برو و باز هم بپرس...پسر رفت و برگشت....جواب همان 5 دلار بود چون ساعت قدیمی و بدرد نخور بود..پدر گفت :حالا به موزه
خواب دیدم یڪ گردنبند و پلاڪ طلا چشم نواز و بزرگی بهم هدیه دادن .
ڪه تو بیداری هم ندیده بودم.
تعبیرش و پرسیدم
از یک نو رسیده
از تولد یک پسر خلف خبر مےداد.
خوابم تعبیر شد.
دومین فرزندم و اولین پسرم بدنیا اومد.
باباش آقامهدے گفت:  هرکی اسم پسرش و حسین بزاره هروقت صداش ڪنه انگار حضرت زهرا پسرش و صدا میڪنه . دوست دارم اسم پسرم همنام پسر دختر پیغبر باشه رهرو ارباب باشه.
ادامه مطلب
2533 - «مسیح علینژاد» مدیر پروژه صهیونیستی ضدحجاب اسلامی، پس از آنکه بعد دیدار با مقامات ارشد آمریکایی بخصوص وزیر امور خارجه آمریکا، پولهای کلانی به جیب زد و مورد حمایت ویژه تقریبا تمام رسانه‌های ضدانقلاب با تفکرات سیاسی مختلف قرار گرفت، اینبار از طریق رابطه و رانت توانست پسرش «پویان (پِرستون) لطفی» را به استخدام شبکه «من‌وتو» درآورد!لینک کوتاه منبع: yon.ir/mzdr145
دانلود فایل اصلی
مثل پیرزنی تنها هستم که امروز تلفن خانه‌اش زنگ خورده. با فکر اینکه ممکن است پسرش باشد خوشحال شده و وقتی تلفن را در دستش گرفته، دختری با صدای تو دماغی گفته:"شما تا تاریخ فلان فرصت دارید نسبت به پرداخت قبض خود اقدام نمائید." و لبخند روی لبش ماسیده.
با دودلی چادری رنگی به سر کرده، توی کیف بزرگش یک بسته سبزی خانگی و کمی میوه‌ی خشک جا داده و سوار تاکسی‌های خط شده. کرایه را با دعای خیر پرداخت کرده و خجالت‌زده پیاده شده‌است.
عروسش با زنگ چهارم، در ر
با پسرش وارد نانوایی می شود :
نونوا : ... [ مشغول در آوردن نون سنگگ از تنور ]او : ... [ مشغول در آوردن کارت های بانکی ]
نونوا : ... [ دو عدد نان بر روی این (نمی دونم چیه اسمش) می اندازد ]
او : ... [ مشغول بر انداز کردن کارت ها ]
نونوا : چند تا می خوای ؟!
او : ... بذار ببینم چقدر پول دارم تو کارتم ؟
نونوا : ...
او : [ به اندازه سه عدد نان کارت می کشد ، کارت اول موجودی ندارد ]
نونوا : ...
او : [ کارت دوم هم ندارد و کارت سوم به اندازه یک عدد نان موجودی دارد ] می گوید یکی برداشتم !
ن
امپراتور گیرو وانگ (77م- 128م)؛پس از فوت «امپراتور دارو» پسرش امپراتور «گیرو وانگ»، در سال77م. به عنوان سومین امپراتور باکجه به تخت امپراتوری نشست.  در دوران حکومت او بلایای طبیعی از جمله سیل و زلزله و گردباد مردم را در برگرفت که برای آنان از علایم فاجعه بود. در سال 105م. او با شیلا قرارداد صلحی امضا کرد و در سال 125م. شیلا برای دفع حمله مالگال به یاری باکجه شتافت. در سال128م. امپراتور گیرو در حالی که سلطنت را به پسرش «گائیرو» سپرد از دنیا رفت.
چهار تا فیلم هست:
یکی از  پسر شهید بالای تابوت پدرش و اون یکی از پدر شهیدی که به استقبال پسرش اومده، سومی خواهر شهیدی که خداحافظی میکنه با برادر شهیدش و مادر شهیدی که با جنازه پسرش رو به رو میشه !

برای همه اموات امروز حمد و سوره بخونین
خدا همه ما رو بیامرزه
+ من هیچ دین و ایمونی هم نداشته باشم نمیدونم چرا برای شهیدا  یه جایگاه خاص قائلم، یه بار تو محل شهید آوردن هزار تا کار داشتما ولی برای خودم فرض بود اصلا دست خودم نبود برم زیر تابوتش همراهیش ک
یک زوج جوان برای ادامه تحصیل و گرفتن دکترا عازم کشوری اروپایی شدند. در آنجا پسر کوچکشان را در یک مدرسه ثبت نام کردند تا او هم ادامه تحصیلش را در سیستم آموزش این کشور تجربه کند. روز اوّل که پسر از مدرسه برگشت، پدر از او پرسید: پسرم تعریف کن ببینم امروز در مدرسه چی یاد گرفتی؟ پسر جواب داد: امروز درباره خطرات سیگار کشیدن به ما گفتند، خانم معلّم برایمان یک کتاب قصّه خواند و یک کاردستی هم درست کردیم. پدر پرسید: ریاضی و علوم نخواندید؟ پسر گفت: نه. روز
امام فرماید لقمان بپسرش گفت  پسر عزیزم همنشین را از روی بصیرت انتخاب کن اگر دیدی گروهی خدای عزوجل  را یاد میکنید با ایشان بنشینکه اگر تو عالم باشی علمت سود بخشد و اکر جاهل باشی ترا بیازموزند وشاید خدا بر انهاسایه رحمت اندازدو ترا هم فرا گیرد و چون دیدی گروهی بیاد خدا نیستند  با انها منشین زبرا اگر تو عالم باشی علمت سودت ندهت و اگر جاهل باشی نادانتر کنند وشاید خدا بر سرشان کیفری ارد وتراهم فرا گیرد2  موسی بن جعفر فرمود گفتگوی با عالم در خاکرو
"هیچ کاری برای غسل من شروع مکن تا هنگامی که خیمه سفیدی در گوشه خانه برپا شود. آنگاه مرا با لباس هایی که بر تن دارم به خیمه ببر و در آن بگذار و بازگرد. سپس با همراهانت منتظر باشید. هنگام غسل هرگز پرده خیمه را بالا نزنی که اگر مرا ببینی هلاک خواهی شد. در آن لحظه مأمون به تو می گوید: ای هرثمه، مگر شما اعتقاد ندارید که امام را غیر امام غسل نخواهد داد؟ اکنون چه کسی علی بن موسی را غسل می دهد در حالی که پسرش در مدینه است و ما در طوس هستیم؟ تو در جواب بگو: «م
 عبدالرحمان بن سالم گویدابو بصر گفت اگر در دورام عمرت این حدیث نشنیده باشی تر کفایت کند پس از ان را از نا اهلش پنهان دار4 سلیم قیس گوید شنبدم عبد الله بن جعفر طیار ،فتمن و حسن وحسین و عبدالله بن عباس.  عمربن  ام سلمه واسامه بن زید. نزد معاویه بودبم که میان من ومعاویه سخن در در گرفت من بمعاویه کفتم پمن از رسولخداص  شنبدم که میفرمود من نسبت بمومنین از خود انها اولی هستم سپس برادرم علی بن ابیطالب نسبت بمومنبن از خودشان اولی. است و چون علی علی علیه
جمعه 22 شهریور 1398 - تهران - پارک شهر
اولین قرار نهار بیرون خوردنمان را می گذاریم. باقالی پلو پخته ای. با کمبود امکانات دانشجوانه. از جمله ظرف حمل غذا و زیرانداز! وسط چمن ها یک جای خشک پیدا میکنیم زیر سایه درختی بزرگ و کوله پشتی ات را باز می کنی. غذا، ترشی (که به گفته خودت انگیزه غذا خوردنت است!)،یک فلاسک چایی، یک لیوان (و یک لیوان هم درِ فلاسک)، 2 چنگال و نهایتاً یک قاشق. کلی میخندیم. توی خوابگاه یک قاشق داشته ای و چون هم اتاقی هایت نیستند قاشقشان را
داروگیاهی لقمان حکیم:
گیاه خُرفه بیشتر در غالب یک علف هرز شناخته می‌شود. با این حال، یک سبزی بسیار مغذی و خوراکی نیز هست. در حقیقت، خُرفه حاوی همه‌ی انواع مواد مغذی، از جمله اسیدهای چرب امگا ۳ می‌باشد. این مقاله نگاهی دقیق به خُرفه و تاثیرات آن بر سلامت می‌اندازد.

ادامه مطلب
داروگیاهی لقمان حکیم:
پونه نوعی گیاه دارویی با طعم و بوی خوب است.این گیاه از خانواده نعناع است و ساقه ای کوتاه به رنگ سبز با برگ هایی به شکل نعناع اما سبزتر و کوچکتر است. چای پونه به خاطر خاصیتش در ایجاد آرامش، تسکین دردهای روده و بهبود گوارش معروف شده است. از آن برای طعم دار کردن غذا ها و نوشیدنی ها نیز استفاده می شود.

ادامه مطلب
کتاب به خاطر عشق پسرممترجم: شراره معصومی
رمان عشق به خاطر پسرم در واقع  داستانی واقعی زندگی
زنی افغان  است که  ابتدا داستان رنجهای مادربزرگش
و پدرش را روایت می کند،
مادربزرگی که قربانی زیباییش می شود
 و پدرش که زیر نفوذ برادری بدخواه بزرگ می شود
و پس از آن جریانات و تحولات اجتماعی و سیاسی
افغانستان  که زندگی او و خانواده اش را در هم می پیچد
و نهایتا او که خود را به آمریکا رسانده،
حتی در این کشور جدید ازدواجش با تعصبات قومی
به او تحمیل می شود
کاروانی در زمین یونان بزدند و نعمت بی قیاس ببردند. بازرگانان گریه و زاری کردند و خدا و پیمبر شفیع آوردند و فایده ای نبود. 
چو پیروز شد دزد تیره روان // چه غم دارد از گریه کاروان؟
لقمان حکیم اندر آن کاروان بود، یکی گفتش از کاروانیان مگر اینان را نصیحتی کنی و موعظه ای گویی تا طرفی از مال ما دست بدارند که دریغ باشد چندین نعمت که ضایع شود. گفت دریغ کلمه حکمت با ایشان گفتن.
آهنی را که موریانه بخورد// نتوان برد ازو بصیقل زنگ
با سیه دل چه سود گفتن وعظ؟// ن
درخواستی از سارا بیات
نام فارسی : قهرمانان شرور نیستند (را.وان
سال تولید : ۲۰۱۱
محصول کشور :هند
ژانر : اکشن | ماجراجویی | علمی تخیلی
کیفیت : BluRay 1080p – ۷۲۰p
کارگردان :Anubhav Sinha
ستارگان :Shah Rukh Khan, Kareena Kapoor, Arjun Rampal
خلاصه فیلم  :«شکار سابرمانیام» که اصالتا هندی است به همراه همسر و پسرش زندگی معمولی ای دارند. او در شرکتی مشغول به کار است که به زودی یک بازی کامپیوتری بی نقص و بزرگ را وارد بازار خواهد کرد. شکار قصد دارد در این بازی کامپیوتری یک ابر قهرمان بسا
داروگیاهی لقمان حکیم:
گیاه پنیرک که به سبزی توله معروف است دارای فواید بی شمار زیبایی و دارویی می باشد. قسمت مورد استفادهٔ پنیرک برگ و گل آن می‌باشد. البته در اکثر نواحی، گل پنیرک مورد استفاده قرار می‌گیرد. در ایران، گل‌های بنفش رنگ خشک شدهٔ آن بصورت چای مورد استفاده قرار می گیرند.

ادامه مطلب
روی دستش " پسرش " رفت ولی " قولش نَه "
نیزه ها تا " جگرش "رفت ولی " قولش نَه "
این چه خورشید غریبی است که با حال نزار
پای " نعش قمرش " رفت ولی " قولش نَه "
شیر مردی که در آن واقعه " هفتاد و دو " بار
دست غم بر " کمرش " رفت ولی " قولش نَه "
هر کجا مینگری  " نام حسین است و حسین "
ای دمش گرم " سرش " رفت ولی " قولش نَه "
 
السَّلامُ عَلَیْک یا اَباعَبْدِاللهِ الحُسَین
بسم الله
 
از تهران برگشتم.بعد از پنجاه روز شاید برگشته بودم خونه و همین وقت هم خیلی کم بود برای خونه بودن.برای نشستن پایِ درد دل مادر و دیدن پدر و رفیقا و ول گردی .ولی یک روز با یار بهتر از هزار روزِ بدون یار.بی وطن شده ام و جایی آرام ندارم.
 
شنبه ها یعنی فلسفه و بوکس.حوصله ی خودم و نسلِ خودم را ندارم.در واقعِ حوصله ی آدم هایی مثل خودم را ندارم.آدم های تنبل و به درد نخوری که دوست دارند یک لقمه های آماده ای از فلسفه بگیرند.ساز یاد بگیرند و بی احساس
نشسته ام روی صندلی، دست هایم را به هم گره زده ام ...
هرچه فیلم جلوتر می‌رود حس می‌کنم قلبم  تند تر می‌زند، بعد یک هویی از یک جایی به بعد بغض می‌گیرتم، بعدِ بعدِ بعد تر آن جا که مامانِ  از تلوزیون صحنه ی کشته شدن پسرش را می‌بنید، بغضم می‌ترکد و اشک هایم سرازیر می‌شود..
فیلم تمام شده ولی هنوز توی فکر فائزه و شهاب داستان هستم...
میدونید ضرب المثل«سرش بره قولش نمیره» از کجا اومده؟؟؟. . . 
روی دستش " پسرش " رفت ولی " قولش نَه "
نیزه ها تا " جگرش "رفت ولی " قولش نَه "
این چه خورشید غریبی است که با حال نزار
پای " نعش قمرش " رفت ولی " قولش نَه "
شیر مردی که در آن واقعه " هفتاد و دو " بار
دست غم بر " کمرش " رفت ولی " قولش نَه "
هر کجا مینگری  " نام حسین است و حسین "
ای دمش گرم " سرش " رفت ولی " قولش نَه "
    السَّلامُ عَلَیْک یا اَباعَبْدِاللهِ الحسین​
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
یکی از دغدغه های هر مسلمان با ایمان، این است که بتواند بر شیطانش پیروز شود و از شر آن ملعون امنیت پیدا کند. اما برای اینکه در این مورد موفق باشیم علاوه بر عمل، باید آگاهی و علم چگونگی روبرو شدن با شیطان را داشته باشیم. تا عمل ما نهایت تاثیرگذاری را بگیرد و کامل تر بشود.
بزارید یک مثال ساده بزنم. اگر شما فرمانده یک لشکر باشید و بخواهید با لشکر دیگری از دشمن بجنگید، آیا میتوانید بدون اطلاعات راهبردی ای مثل
به نام خدا
فرض کنید شما هیچ وقت رنگ مورد علاقه‌تان را نمی‌دیدید، پس شما هرگز متوجه نمی‌شدید که این رنگ را دوست دارید. اگر کتاب موردعلاقه‌تان را نمی‌خواندید، هرگز نمی‌توانستید بگویید فلان کتاب بهترین کتابی است که خوانده‌اید. به همین ترتیب اگر تا به حال کسی کنار گوشتان با صدای قرچ و قرچ خیار نخورده باشد، نمی‌توانید ادعا کنید از این حرکت خوشتان نمی‌آید و ... .
پس می‌توانیم ادعا کنیم همه ما لااقل یک تشکر خشک و خالی به همه آنهایی که رفتارهای
تقویم شیعه
هشتم شوال
مرگ عبد الملک بن مروان
در سال ۸۶ هجری قمری عبد الملک بن مروان سفاک بخیل، در دمشق به هلاکت رسید، و بعضی ۱۵ شوال را ذکر کرده‌اند. این در حالی بود که ۲۱ سال و ۶ ماه خلافت را غصب کرده بود. او پیش از سلطنت پیوسته ملازمت مسجد را داشت و تلاوت قرآن می‌نمود و او را حمامة المسجد (کبوتر مسجد) میگفتند! وقتی خبر سلطنت به او رسید قرآن را بر هم نهاد و گفت: اسلام علیک هذا فراق بینی و بینک: «خداحافظ، این آغاز جدایی بین من و توست»!!
بیماری او که
یکی از کارمندهای کتابخونه دانشگاه رو توو سرویس بهداشتی با پسر کوچیکش دیدم. یارو حدود یک دقیقه بود شیر آب رو باز گذاشته بود و داشت مایع ظرفشویی به دستش می‌مالید.
برگشت به پسرش گفت:
you should learn english my desar son
(پسر عزیزم! تو باید انگلیسی یاد بگیری)
 
پسره رفت سمت باباش، شیر آب رو بست و گفت:
بابا تو که نمی‌خوای از آب استفاده کنی چرا باز گذاشتیش؟!
 
به نظرم بچه‌عه معلم بهتری بود، نظر شما چیه؟ :)
 
 
«پیکر زن همچون میدان نبرد در جنگ بوسنی» اثر ماتئی ویسنی‌یک.
این نمایشنامه درمورد زنیه که در جنگ بوسنی مورد تجاوز قرار گرفته. توی این نمایشنامه از این صحبت میشه که تجاوز در زمان جنگ نه برای لذت، که نوعی نمایش قدرته. و البته زنی به تصویر کشیده شده که به مرحله فروپاشی رسیده..
«می‌خوای بدونی من توی دلم چه تصویری از کشورم دارم؟ دلت می‌خواد بدونی؟ کشور من تصویر یه سرباز مست حیران رو داره که خنجرش رو روی پاچه شلوار ارتشیش تمیز می‌کنه و توی غلافش
و مرگ را پایانی نیست
پدر و مادر 75 ساله با کانسر انداستیج 3 بچه پنجاه و چند سالشون...ودرد درد درد...
ومن که کنترل اشک هامو ندا
 
معمولا وقتی مریض بدحال ودم مرگ رو میریم بالای سرش همراه ها میدونن که دیگه امیدی نیست و ارومن و اشک هاشون رو ریختن ....ولی وقتی رفتیم بالای سر مهران مریض اینتوبه ای که سرطان مری داشت لاغر بود وموهای سفیدی داشت زنی نشسته بود و صورتشو تو دستاش گرفته بود و گریه میکرد...برام عجیب بود....وقتی بالای سر مریض بودیم مریض با درد با لوله
با عرض معذرت از همه گلهای گلم این پست رو چون خیلی از دوستان جوان در این مورد سوال داشتند براتون تهیه کردم
بازم ببخشید
راهکار ترک گناه پنهان خود ارضائی 
شاه کلیدی که برای ترک خودارضائی از عالم بزرگی گرفته شدهخواندن سوره لقمان است
این سوره دوای معجزه آسایی هست.. 
امام محمد باقر(ع): هرکس این سوره را در روز بخواند تا شب و هر که آنرا در شب بخواند تا صبح از دست شیطان و لشکریانش در امان خواهد بود. 
چرا که این سوره دشمن اصلی شهوت است و با خواندن آن شهو
داروگیاهی لقمان حکیم:
گیاه نعناع یک گیاه کوچک با بویی عالی است که به سرعت رشد می‌کند و دارای مزایای بسیاری است. پرورش و نگهداری آن در منزل می‌تواند حیوانات و حشراتی همچون مورچه و مگس را از شما دور کند. مزایای این گیاه برای سلامتی باورنکردنی است.

ادامه مطلب
از مدرسه که برگشتم مستقیم رفتم بخوابم. مامان بیدارم کرد گفت ناهار بخور بعد بخواب‌. بعد از یه استراحت یکی دو ساعتی پاشدم و آماده شدم برای مراسم ولیمه شوهر خاله.از ظهر رفتیم اونجا و ساعت ده و خورده ای برگشتیم. هیچ درسی نخوندم و فرصت هم نداشتم که چیزی بخونم. الانم توی خسته ترین و له ترین و سردرد ترین حالت ممکنم. نه که بگم خیلیی کمک کردم اما خب باید به خاله و دختر خاله ها کمک میکردم.مامان آقای فاضل رو هم دیدم (همونی که اسمش یادم نبود و میگفتم آقاهه!)
داروگیاهی لقمان حکیم:
اضافه کردن سیاه‌دانه به غذاها نه تنها باعث خوش‌طعم و عطر شدن آن‌ها می‌شود، بلکه روغنی که از این دانه‌های جادویی استخراج می‌شود می‌تواند موجب نابودی چندین بیماری شود. از فواید این روغن می‌توان کمک به کاهش وزن، بهبود شرایط پوست و مو، کمک به درمان دیابت و سرطان، تقویت باروری در مردان و ... اشاره کرد.
ادامه مطلب
مدرسین محترم درس زبان انگلیسی دبیرستان/ هنرستان های  لقمان، رناسی، دارالقرآن، شهدای محراب، شیروانی، ولایت،دهخدا، مفضلی، هنرهای زیبا دختران، پرتو البرز، فنون، الغدیر، صالحین، عمار، مصورالملک، هنرهای زیبا پسران در سال تحصیلی 98-97 افتخار دارم از کلاس تدریس شما بزرگواران درس بیاموزم. سپاسگزار خواهم بود فرم نظارت بالینی  را قبل از کلاس مطالعه، و بعد از کلاس به همراه بنده تکمیل بفرمایید. 
با سلام
دوران راهنمایی به بعد تصمیم گرفتم که محکم درس بخونم. یه روز خاله ام اومد خونه گفت چرا اینقدر زیاد درس میخونی گفتم که میخوام جواب زن و بچه در اینده بدم. بعد خاله ام این موضوع رو برای پسرش تعریف کرد ولی اون تغییری نکرد. الان اون ویزیتور شده و داره جواب زن وبچه رو میده. و من هنوز دارم جواب خودم رو میدم. تو این موندم که من تو اون سن چه جمله ای گفته بودما عجیبه.
حسن بن عبدالحمید  گوید دربار حاجز بن یزید بشک افتادم  که ایا او هم از وکلاه.امام عصر  ع است یا نه و مالی جمع کردم و بسامره  رفتم نامه یی بمن رسید که  در باره  ما شک روا نیست ونه درباره کسیکه بامر ما جانشین ما میشود هرچه  همراه داری به حاجز بن یزید رد کن  15 محمدبن صالح  گوید  چون پدرم مرد و امر وکالت اخذ وجوه و سهم امام ع بمن رسید پدرم راجع بمال غریم سهم امام ع از مردم سفته هایی داشت  من بحضرت  امام عصر ع نوشتم و اورا اگاه ساختم در پاسخ نوشت از ان
کلیک کنید
11
[ T y p e h e r e ]
همسایهی پری
سلام عرض شد مردم از خوشی «: مژگان در حالی که نیمه تعظمی کردگفت
لیلا خانوم پشت چشمی نازک کردویه »!... اینقدر مارو تحویل نگیر بابا
اول از همه آش « : کاسه اش مقابل او گذاشت و رو به پرینار گفت
همسایه جدید رو بده حتما تا حالا بوش بهشون رسیده، سلام برسون و
مژگان کاسه ی » بگومامانم سر فرصت برای سرسلامتی خدمتتون میرسه
آشی راکه لیلا خانوم به دستش دادبود را روی پله گذاشت ....
-پریناز منم میام کمکت...
چند دقیقه بعد هردوی انها
دانلود فیلم The Prodigy 2019
شما عزیزان میتوانید فیلم The Prodigy 2019 را با کیفیت اچ دی به همراه زیرنویس فارسی دانلود کنید
ژانر : ترسناک
نمره منتقدین : ۵٫۹
کارگردان : Nicholas McCarthy
ستارگان : Jackson Robert Scott , Peter Mooney , Taylor Schilling
نمونه کیفیت : کلیک کنید
اطلاعات دقیق فیلم در IMDB : کلیک کنید
خلاصه داستان فیلم : مادری از رفتار‌های پریشان پسرش نگران شده و فکر می‌کند نیرویی ماورالطبیعه بر روی پسرش اثر گذاشته است…
محصول : آمریکا , کانادا
فروش کلی : ۱۴,۸۵۶,۲۹۱ $
مدت زمان فیلم : ۹
یک آیه از سوره روم با صدای استاد منشاوی که بخشی از تلاوت روم-لقمان از مجموعه ختم مجود است.

فَیَوْمَئِذٍ لَّا یَنفَعُ الَّذِینَ ظَلَمُوا مَعْذِرَتُهُمْ وَلَا هُمْ یُسْتَعْتَبُونَ (57)پس در آن روز آنان که ستم کردند عذرشان مفید نیفتد و از آنان نخواهند که توبه و عذرخواهی کنند
بشنوید
بعضی وقت ها پر از حس منفی نسبت ب خودم میشم اینکه هیشکی دوسم نداره اینکه چقدددذ من بدم اینکه چقد خنگم
ک شین از صب تا شب میره با دوس پسرش بیرون میاد شب امتحان 2 ساعت میخونم امتحانش خیلی بهتر از من میده 
بعد من کل روز تو خوابگاه خر میزنم تهش هم ب زور پاس میشم
خدا بهم رحم کنه انگل پاس شم  فقط خود خدا وگرنه ابروم میره ترم یک افتاده باشم
بدم میاد از خودم
گفت هفته‌ی پیش سراغ عکس‌هایش را گرفته. پسرش را وادار کرده آلبوم را بیاورد و عکس‌ها را یکی‌یکی نشانش بدهد. سرآخر، یکی را برای اعلامیه‌ی ترحیمش انتخاب کرده. قلبم از درد مچاله شد. تماشای کسی که روزگاری که خیلی هم دور نیست، آن‌جور باجذبه و ابهت بود و حالا ضعیف و نزار، روی تخت چشم‌انتظار مرگ دراز کشیده از توانم خارج بود. به میم گفتم برویم.
حضرت صادق ع فرمود هر کس بپدر ومادر خود نظر دشمنی کند  در صورتیکه اندو باو نیز کرده باشد ،خداوند نمازش را نپزیرد شرح یعتی در صورت ستم باو نیز قبول نشود تا چه رسد اینکه نیکی باو کند8 حضرت باقر ع فرمود پدرم بمردی نگاه کرد که پسرش بهمراه او بود و ان پسر بشانه یدرش تکیه کرده بود فرمود پدرم با ان پسر از بدی ان کارش سخن نگفت تا از دنیا رفت 
رو بدن پسرش تتو کرده!!!!عکسش و فرستاده!!! 
بچه تازه 9سالشه!
شاید اگر بزرگ شه دلش نخواد رو بدنش طرح باشه و یا اصصصلا اون طرح و دوست نداشته باشه!!!! و یا بخواد رشته ای تحصیل کنه یا جایی کار کنه که همین تتو مانعش بشه!
برای سلامتی هم مضره! 
بخدا قسم ماها صاحب بچه هامون نیستیم!!!!
به بهونه روشنفکری گند میزنیم به اینده بچه هامون!!!
دلم میخواد یچی بهش بگم ولی جلوی خودم و میگیرم... 
خدایا خودت به بچه ها رحم کن 
پدر مادرامون دارن به کجا میرن...
داروگیاهی لقمان حکیم:
فواید عرقیات برای انواع بیماری ها , در اینجا سعی شده تمامی عرقیات گیاهی رابه شما معرفی کنیم و به‌صورت مختصر در مورد خواص آن پرداخته ایم. درصورت تمایل به دانستن خواص انها به‌ صورت جامع می‌توانید به ادامه مطلب مراجعه فرمایید.
ادامه مطلب
زندگی زیباست (Life is Beautiful)
دیشب بی‌خواب شدم و برای صدمین بار فیلم کهنه‌نشدنی « زندگی زیباست» ساخته  روبرتو بنینی را دیدم. به این فیلم مدیون هستم. تسکینم می‌دهد. جانم را نوازش  می‌کند. غبار تلخی و یأس را از روانم می‌زداید. خشم و بیزاری را می‌شوید و با خود می‌برد. به جایش صبر و ثبات و امید می‌آورد. فیلم را یک ایتالیایی ساخته اما بال در بال این فیلم به آفاق دنیای مولانا و سعدی و حافظ و بوسعید پرواز می‌کنم.     داستان فیلم درخشان است. مردی سبک‌ر
دوتا چیز مهم از مهدی یاد گرفتم.۱- قضاوت نکردن۲- پیش داوری نکردنمیتونم با احتیاط بگم که از قضاوت کردن دیگه خبری نیست و روی قضیه‌ی پیش‌داوری هم با تمرکز کار می‌کنم.حرف زدن پشت دیگران کار به شدت کثیفیه و به اطرافیان حس ناامنی میده. اینا رو صبا می‌دونه و پس ذهنش نگه میداره دفعه‌ی بعد که خواست خیرخواهانه به یکی از دوستای پسرش بگه کراشش فقط با اون لاس نمیزنه و جزو اموال عمومی حساب میشه :)دروغ هم که از اول تو کار نبود و آیم پرود آو ما سلف. یو رول گرل
#داستان_کوتاه‌مادر نابینا کنار تخت پسرش در شفاخانه نشسته بود و میگریست ...فرشته ی فرود آمد و رو به طرف مادر گفت: ای مادر من از جانب خدا آمده ام. رحمت خدا بر آن است که فقط یکی از آرزو های ترا برآورده سازد، بگو از خدا چه میخواهـی؟مادر رو به فرشته کرد و گفت: از خدا میخواهم تا پسرم را شِفا دهد. فرشته گفت: پشیمان نمیشوی؟ مادر پاسخ داد: نه!فرشته گفت: اینک پسرت شِفا
ادامه مطلب
قدرت اندیشه
 
* پیرمردی تنها در یکی از روستاهای آمریکا زندگی می کرد . او می خواست مزرعه سیب زمینی اش را شخم بزند اما این کار خیلی سختی بود. تنها پسرش بود که می توانست به او کمک کند که او هم در زندان بود .
 
پیرمرد نامه ای برای پسرش نوشت و وضعیت را برای او توضیح داد :
 
"پسرعزیزم من حال خوشی ندارم چون امسال نخواهم توانست سیب زمینی بکارم . من نمی خواهم این مزرعه را از دست بدهم،  چون مادرت همیشه زمان کاشت محصول را دوست داشت.   من برای کار مزرعه خیلی پیر
لا لا لا لا .. یه کم دیگه دووم بیار .. یه کم دیگه دندون روی جگر بذار .. مَشکو یکی برده که بر میگرده زود .. وقتی می رفت فقط به فکر خیمه بود .. مده با اشک ، زندگیمو به باد .. آب میرسه اگه خدا بخواد .. عمو رسید کنار علقمه .. صدای تکبیرش میاد .. لالایی عموش رفته آب بیاره .. لالایی عموش رفته آب بیاره .. لا لا لا لا ... منو نکن خونه خراب ... چیزی نمونده عمو جون بیاره آب .. بابات رفته به یاری آب آورش .. داره میاد .. چرا خمیده کمرش ... ؟ علی م داره می زنه دست و پا .. بچه م داره م
پس از نثار فاک های فراوان به وجود بی وجودم پست رو شروع میکنم
تو ریکاوریم.حوصله هیچ احدو ناسی رو ندارم علی رغم اصرار بچه ها واسه بیرون اومدن، من ترجیح میدم تو خونه باشمو کسیو نبینم.فقط مجبورم امروز پاشم برم اون کتابخونه چون دوستم میخواد با دوست پسرش بره بیرون و از اونجایی که مامانش رو دقه زنگ میزنه و حتما باید صدای من بیاد تا خیالش راحت باشه با منه، باید برم همراش.البته اولش میرم مامانش زنگ بزنه صدام بیاد.بعد گفته با من قراره بره سینما.که تو سی
تو دوران کودکی شایدم نوجووونی یاد میاد که تو یه قسمت از کارتون معروف هاچ زنبور عسل،
 یه حشره ای بود از این چار چنگولیا گمونم(مشابه عکس پایین متن البته مطمئن نیستم این عکس خود همون حشره باشه!)،
 حشره بدی بود، 
بچه اش دنبال پدرش می گشت و اون نوع حشره جوری بود که نوع بالغش با نوع نابالغش یا همون نوع دوران کودکیش خیلی فرق داشتند و اصلا قابل تشخیص نبود،
 بازم یادم نیست چه اتفاقی افتاد که اون بچه حشره با پدرش به صورت ناشناس با هم مبارزه کردند و نهای
داروگیاهی لقمان حکیم:
زیره سبز یک گیاه از خانواده جعفری ها با گل های سفید و صورتی رنگ چتری شکل و دارای طبیعت گرم و خشک است. از دانه ها یا میوه های زیره سبز برای مصرف خوراکی و به عنوان یک ادویه خوش طعم در آشپزخانه و همچنین جهت بهره‌وری دارویی و درمانی استفاده می‌شود.

ادامه مطلب
قبره قطب الدین شهر دمشق است زیرا قطب الدین سالیان اواخر عمر خویش را در این شهر به سر برده و همان‌جا در گذشته‌است.
زندگانی[ویرایش]
قطب الدین در دوران حکومت ایلخانان می‌زیست. دو وزیر بزرگ ایلخانان مغول در این دوران خواجه رشیدالدین فضل‌الله همدانی و پسرش غیاث الدین بودند. خواجه رشید الدین به دانشمندان احترام بسیار می‌گذاشت و برای آنان ارزشی والا قایل بود به همین علت نامه‌ای را به فرزند خود، امیر علی، حاکم بغداد فرستاد و در آن نامه خواج
... این بود که دیگر دست کشیدیم از قبر کندن و شروع کردیم رویشان خاک ریختن . همه را ، همه‌ی زنده‌ها را از قلعه‌چمن کشیدیم بیرون و گفتیم خاک بیاورید ؛ خاک بیاورید . زن‌ها میانِ بالِ پیراهن‌هایشان خاک می‌آوردند و مردها میان توبره‌هایشان ، و بچه‌ها ، اگر مانده بودند ، با کلاه‌هاشان . بعضی جنازه‌ها هنوز انگشت شست پاشان از زیر خاک بیرون بود که ما از خستگی زیاد و از گرسنگی غش کردیم ، بیل‌ها و توبره‌هایمان را انداختیم و کنار مُرده‌ها به حال غش اف
سلام
مادر همکلاسی جنس مخالفم چند روز پیش من رو دید و احساس کردم یه جوری در عذاب بود از دیدن من. انگاری مثلا یکی میخواد پسرش رو بدزده. در صورتی که من اصلا نه با پسرش صنمی دارم و نه تو فکر پسرشم. به نظرتون چی باعث شده که این زن چنین حسی داشته باشه و به من القا کنه. 
در مورد رفتار پسره هم با خودم براتون بگم چون ممکنه جای سوال باشه. پسره با من ظاهرا عادی رفتار میکنه. آدم مغروریه. کاری به کارم نداره. کاری به کارش ندارم. کار درسی پیش بیاد ازش کمک میگیرم پی
من یه دختر حدود 25 ساله هستم که در طول ترم تحصیلی (الان که خوشبختانه تعطیلاته) چون دانشگاه مون خارج از شهره، مجبورم توی مسیر برگشت به خوابگاه با یکی از همکلاسی هام و دوست پسرش باشم. یعنی هم مسیر هستیم یه جورایی و منم مجبورم با اون ها برگردم.
حالا سه تا موضوع این وسط هست:
یکی که خیلی مهمه خودم معذبم، ولی راه دیگه ای ندارم. خوب دیگه یه دختر تنها مجرد بی دوست و این ها (نمیخوام توجیه بیارم که بگین دنبال دوست پسر پیدا کردنه و اهلش هم نیستم اگه بودم که ت
فیلم آلفا بر اساس زندگی انسان های اولیه است که پسر رئیس قبیله از یه تپه پرت میشه پایین کسی نمی تونه نجاتش بده بنابراین اونا پسر رو تو محل حادثه ترک میکنن قبل این سفر پدر درباره گرگ ها و رئس قبیله گرگ ها که آلفا نام داره به پسرش میگه ... زبان فیلم یک زبان خیالی هست و این فیلم برخلاف باقی فیلما ارزش دوبار دیدن رو داره 
دانلود آهنگ خسته ام مثل جوانی که پس از سربازی
[ دانلود آهنگ با دو کیفیت ۳۲۰ و ۱۲۸ + متن آهنگ و پخش آنلاین موزیک ]
خسته ام مثل جوانی که پس از سربازیبشنود یک نفر از نامزدش دل برده
 
قسمتی از متن این ترانه زیبا
 
خسته ام مثل جوانی که پس از سربازیبشنود یک نفر از نامزدش دل بردهمثل یک افسر تحقیق شرافتمندیکه به پرونده ی جرم پسرش بر خوردهخسته ام مثل پسر بچه که درجای شلوغبین دعوای پدر مادر خود گم شده استخسته مثل زن راضی شده به مهر طلاقکه پس از بخت بدش سوژه
✅ دیروز گفتیم ظلم، مانع #فهم #قرآن و #هدایت یافتگی ما توسط قرآن می شود. می دانید ظلم چیست؟✍️#ظلم به معنای ستم و بیداد و تجاوز از #حق و قرار دادن هر چیز در جای نامناسب است. (گفتار رفیع، ج2،ص24)ظلم به سه قست تقسیم می شود. 1. ظلم به #خدا . 2. ظلم به مردم. 3. ظلم به خوداگر #حق نادیده گرفته شود، اگر نسبت به #اوامر_الهی بی اعتنایی شود، اگر وحدانیت خدا نادیده گرفته شود و شریکی برای او لحاظ شود، این ها همه ظلم به خداست که بالاترین #ستم است (ِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْم
قدرت اندیشه
داستان پندآموز قدرت اندیشه:
پیرمردی تنها در یکی از روستاهای آمریکا
زندگی می کرد . او می خواست مزرعه سیب زمینی اش را شخم بزند اما این کار
خیلی سختی بود. تنها پسرش بود که می توانست به او کمک کند که او هم در
زندان بود .
 پیرمرد نامه ای برای پسرش نوشت و وضعیت را برای او توضیح داد :
 “پسرعزیزم من حال خوشی ندارم چون امسال
نخواهم توانست سیب زمینی بکارم . من نمی خواهم این مزرعه را از دست بدهم، 
چون مادرت همیشه زمان کاشت محصول را دوست داشت.
دیروز با حجم زیادی از اطلاعات مواجه شدم. دوتا از دوستام بعد از دو سال احساسات بی‌جواب داشتن نسبت به هم، وارد رابطه شدن. دوتا از دوستام که کات کرده بودن برگشتن. یکی از دوستام با یه پسره که دو سال از خودش کوچیکتره رل زده. یکی دیگه از دوستام رفته دفتر دوس‌پسرش خوابیده. حد روابط بچه‌ها رو فهمیدم :) اون یکی دوستم از طرف سپاه مورد بررسی قرار گرفته. کلا دیروز خیلی چیزا فهمیدم. دیگه منو بمباران اطلاعاتی نکنین نامردا. من کشش ندارم.
دوران عجیبیست کسی فکر کسی نیست
حتی به خودش نیز بشر رحم ندارد
تا منفعتت رفت، توام رفته ای از دست
بر شاخه ی خشکیده تبر رحم ندارد
شاهی که به دست پسرش مرد نوشته...
حتی به پدر نیز پسر رحم ندارد
محتاج خودت باش که این تیغ جماعت
بر دست و سر و پا  و به پر رحم ندارد
طوفان زده دنیای مرا سخت شکسته
طوفان زده، بر زیر و زبر رحم ندارد
دستی که مرا کنده از این چاه... رها کرد
باور بکن ای عشق، بشر رحم ندارد
#حمید_رفائی
@hamidrefaeipoem
داروگیاهی لقمان جکیم:
دانه کنجد اگرچه به نظر ریز و کوچک می رسد اما مزایای زیادی برای سلامتی شما دارد. این دانه های کوچک در دوران باستان به خاطر مزایایی که داشتند همانند طلا با ارزش بودند. در این مقاله قصد داریم چند مورد از خواص دانه کنجد را با هم مرور کنیم. پس همراه ما باشید.

ادامه مطلب
داستان پندآموز قدرت اندیشه:
پیرمردی تنها در یکی از روستاهای آمریکا زندگی می کرد . او می خواست مزرعه سیب زمینی اش را شخم بزند اما این کار خیلی سختی بود. تنها پسرش بود که می توانست به او کمک کند که او هم در زندان بود .
 پیرمرد نامه ای برای پسرش نوشت و وضعیت را برای او توضیح داد :
 “پسرعزیزم من حال خوشی ندارم چون امسال نخواهم توانست سیب زمینی بکارم . من نمی خواهم این مزرعه را از دست بدهم،  چون مادرت همیشه زمان کاشت محصول را دوست داشت.   من برای کار م
دختره با دوست پسرش و مادرش اومده دفتر که از دوست پسر قبلی شکایت کند .
هفته دیگه هم نامزدی با دوست پسر جدید بود 
یک نسخه وسیع از روانپزشک معروف شهر هم برای حال بد خودش داشت و راستش دختره ته خیلی چیزها بود 
فکر کردم چطوری می تونه اینقدر زرنگ باشه .یا شاید چقدر بلده ..یا شاید چطوری این قدر خوشبخت و دوست داشتنی است که طرف با علم به تمام اتفاقات عجیب گذشته می خواهد باهاش ازدواج کند . 
پ ن : قیافه اش معمولی بود 
نضربن حارث بن کلده، پسر خاله پیامبر اسلام (ص) بود، ولی شدیداً با اسلام مخالفت می
کرد، و در مورد گسترش اسلام، کارشکنی می نمود از جمله کارشکنی های او اینکه: به
عنوان تجارت به سوی «حیره» و «ایران» مسافرت می نمود و در آنجا اخبار و افسانه های
پهلوانان ایران، مانند رستم و افراسیاب و... را که در صفحه ها نوشته شده بود، می
خرید و به مکّه می آورد و آنها را می خواند و به مردم مکّه می گفت: «محمد (ص ) نیکو
گفتارتر از من نیست، من نیز از اخبار گذشتگان می گویم».
مارال واپرس کرد :
- چه می‌کنیم عمه بلقیس ؟!
- جلا بده آتش را !
مارال با چشمان آغشته به اشک ، لب گَزید و آتش تنور را با سیخ برآشوبید تا بلقیس تاهای خمیر را بر سینه ی تنور بچسباند . بلقیس از کنار تنور قدم واپس کشید ؛ یک‌تا نان از روی پشته‌ی خار برداشت ، سربرآورد و به بام نظر کرد ، بیگ‌محمد به لب بام آمد ، بلقیس شانه و بازو کشید و نان را برای پسرش به بام پرانید . بیگ‌محمد نان را در هوا گرفت و به لب‌ها برد ، بوسید و هم بوییدش . بلقیس به نزدیک تنور بازگشت
داروگیاهی لقمان حکیم:
برخی از خواص مهم آویشن برای سلامتی توانایی آن برای کاهش مشکلات تنفسی، افزایش قدرت سیستم ایمنی بدن، محافظت از بدن در برابر بیماری‌های مزمن، تحریک جریان خون، جلوگیری از عفونت‌های قارچی ، بهبود سلامت قلب و تسکین و کاهش استرس می‌باشد.

ادامه مطلب
+حقیقتا هیچوقت نمیتونستم زندگیِ امروزم رو تصور کنم، هیچوقت فکر نمیکردم بمونم پشت کنکور اون هم این همه مدت.
دروغ چرا، حسودیم میشه به همه اونایی که با پول پزشکی میخونن، میرن خارج از کشور و به رویاشون میرسن.
+حس می کنم افسردگی دارم، برای همه کار بی حسم و انگار نه انگار که کنکور نزدیکه . دوست ندارم هیچکس رو اطرافم ببینم، میخوام تنها باشم فقط:(
از وضع خودم راضیم؟ اصلا.
خودمو دوست دارم؟ خیلی کم.
چقدر جای یه دوست تو زندگیم خالیه، چقدر دلم کسی رو میخوا
بهار جدیدا وارد بازی جالبی شده و نقشهای خانه امان را تغییر داده است. خودش مادر است. پدر خانواده پسرش است. من را به چشم خواهر نداشته اش میبیند و اما .. و اما برادرش گربه ی خانگی امان است‌. بسیار ملوس و دوست داشتنی.
دقت کردین چه خانواده ی باکلاسی هستیم
+ جدای از شوخی این نوع رفتار یه بحث کاملا کارشناسانه است. اگر از دوستان کسی تحلیل مناسبی دارد خوشحال میشوم بشنوم.
بی قرارم ....
بنی رو خیلی دوست دارم خیلی دلم براش تنگ شده 
از این همه فاصله می ترسم ، فکر کنم یه هفته س ندیدمش ...
دیشب رفتم حموم الان حال ندارم موهامو شونه کنم،  صورتم رو اصلاح کنم 
یه ژولیده تمیزم
دیشب که باهاش حرف زدم متوجه شدم مامانش در نبود من خیلی ناز پسرش رو می کشه و سبد غذای کارش رو پر از فینگرفود های خوشگل کرده.
در حالی که قبلنا خودش غذا درست می کرد برای سرکار رفتن‌ 
دروغ چرا خیلی خوشحال شدم تو این اوضاع هوای بنی رو داشته و نداشته افسرده ب
زن دوان دوان ، رسید جلوی خانه خدا و محکم به درب کوبید ؛ پشت سرهم و محکم . دقایقی گذشت و درب آرام باز شد . زن پرید داخل و صدا کرد : خدایا ! پسرم در تب می سوزد . خدا که از پشت پنجره ابر ها را تماشا می کرد ، با نگاه مهربان ، به زن خیره شد . زن نزدیک شد و زانو زد : خدایا کمکم کن ! خدا داستان او را گرفت و او را بلند کرد و گفت : هدیه کوچکی بود که برای تجربه زندگی به تو بخشیدم اما امروز .......... زن اشک هایش سرازیر شد ، دست از دست خدا کشید ، به زمین افتاد و در میان آه و
صبح سوار اتوبوس شدم، خانومه با پسرش حرف میزد(پسره شاید 8 یا 9 سالش بود).نمیدونم راجع به چی حرف میزدن که یهو پسره به مامانش گفت: مامان ما چقدر بدبختیم که تو ایران زندگی میکنیم. 
مامانش هم جواب داد: مامان جان، آدم بدبخت هرجا زندگی کنه همینه.
 
 
داروگیاهی لقمان حکیم:
ترخون یک سبزی فصل خنک است که بومی اروپا، آسیا و شمال مریکا می باشد. در ایران آن را به صورت تازه و خام به عنوان یک سبزی خوردن مورد استفاده قرار می‌دهند. همچنین آن را خشک کرده، به صورت سبزی خشک در تهیه غذاهای مختلف استفاده می‌کنند. مصرف دیگر آن در تهیه خیارشور، سس و انواع ترشیجات است؛ زیرا، دارای اسانس‌ بسیار معطر می‌باشد. از برگ خشک آن استفاده دارویی می‌شود.

ادامه مطلب
دختر بی حجاب در گلزار شهدا
 

گذرش هر روز از طرف گلزار شهدا بود. این مسیری بود که برای رفتن به دانشگاه طی می کرد و باعث شده بود نگاهی خاصی به شهدا داشته باشه. علاقه ای که کم کم به اون افزوده میشد…تو نگاه اول، هر کس مهسا و امثال او رو می دید، فکر می کرد با یه دختر بی نماز و بی دین و هرزه روبرو هست، در حالی که ظاهر مهسا درست چیزی بود که همراه با روحیه اش نبود…اون روز مثل همیشه میان قهرمانانی که حالا زیر خاک آرمیده بودند، آهسته آهسته راه می رفت، براش
سلام
همیشه وقتی بحث ازدواج نکردن جوان ها پیش میاد بدی ما جوان ها گفته میشه، ولی حقیقت اینکه والدین و بزرگترها خیلی مقصرن اما کمتر بهش اشاره میشه. 
1. مثال میزنم:
خانوم همسایه ما یه پسر داره، همیشه می اومد خونه مون با مامان درد دل میکرد که خسته شدم برای این پسر رفتم خواستگاری سخت گیره و ال و بل، هر بار یه چیزی میشه جور نمیشه، مامان منم راهکار میداد و حرف هاش رو گوش میکرد.
الان یه ساله پسره ازدواج کرده، چند وقت پیش خانوم همسایه به مامانم گفته پسر
سلام دوستان عزیز 
می خواستم  یه خاطره براتون بگم 
یه روزی پیش پدر بزرگ خدا بیامرزم نشسته بودم .(خدا رفتگان شما را بیامرزه )
داشتم میگفتم ما داشتیم خیلی داغ از این موضوعاتیکه مردا اصولا حرف میزنن داخل مهمونیا صحبت میکردیم
که فلانی باری خودشا بسسا چقدر از رانت استفاده کردسا 
چقدر رشوه گرفتسا خونه خریده و ویلا خریده و میلیاردر شده و 
پدربزرگمم داشتند گوش میدادن بعد گفتن حالا بیبینین من چی میخوام براتون بگم
یه روز یه دزده داش با پسرش میرفت که
+18







ژانر : ترسناک | هیجان انگیز
محصول کشور : آمریکا | کانادا
کارگردان : Nicholas McCarthy
ستارگان : Jackson Robert Scott, Peter Mooney, Taylor Schilling
مادری از رفتار‌های پریشان پسرش نگران شده و فکر می‌کند نیرویی ماورالطبیعه بر روی پسرش اثر گذاشته است
DOWNLOAD 
بسم الله الرحمن الرحیمنمی دانم مادر ابراهیم می‌داند پسرش وقتی در جبهه از او تعریف می‌کرد، چشم‌هایش چطور برق می‌زد! ابراهیم چفقانی نوجوان بود که آمده بود جبهه و خیلی هم مادرش را دوست داشت. به قول ما خیلی "مامانی" بود!می‌گفت مادرم سید است،
ادامه مطلب

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

یادداشت نوشت